در این ناحیه به غیر از میدان حسن آباد که با آن معماری دلپذیر هنوز از شکیلترین میدانهای شهر است، چند عمارت زیبای دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از ساختمان پست، کاخ دادگستری، کاخ گلستان، بنای وزارت خارجه، بانک سپه، بانک ملی شعبه مرکز، باشگاه افسران، موزه ایران باستان، کاخ مرمر و شاید چند عمارت دیگر.
همه این عمارتها به استثنای کاخ گلستان (از کارهای دوره قاجاریه) و موزه ایران باستان که طراح آن آندره گدار بوده است، کار ایرانیان مسیحی است. اگر این مجموعه را از وسط شهر تهران برداریم چیزی جز کوچه پسکوچههای کم ارزش باقی نخواهد ماند.
میدان حسن آباد که بعدها یک ضلعش را بانک ملی خراب کرد، ولی با همان سه ضلع باقی ماندهاش، یادآور معماری اروپایی است، کار قلیچ باقلیان است (که عمارت شهربانی را هم ساخته است) اما مهندس محاسب آن، معمار برجسته ایران لئون تادوسیان بوده است. کسی که کاخ مرمر را هم به پایان برد.
بر اساس سخنان حسین لرزاده که در گفتگو با مسعود نوربخش نویسنده کتاب «تهران، به روایت تاریخ» گفته، داستان کاخ مرمر از این قرار است که نقشه کاخ مرمر را، خود رضاشاه داده بود. اما معمارانی که دست اندر کار ساخت آن بودند خیلی زود از کار اخراج شدند و ادامه کار به دست لئون تادوسیان داده شد و به سرانجام رسید. تادوسیان زاده تهران بود.
عمارت عالی پستخانه را الگال گالستیانس، زاده جلفای اصفهان، ساخته است؛ بنای این عمارت در سال ۱۳۰۷ شمسی به مناقصه گذاشته شد و نیکلای مارکف، معمار گرجی، برنده آن شد، اما ساخت آن به دست گالستیانس انجام گرفت.
عباس مسعودی که در سال ۱۳۱۳ شمسی گزارشی از عمارت پستخانه در روزنامه اطلاعات نوشته، الگال گالستیانس را سازنده آن معرفی کرده است. استاد لرزاده نیز روایت کرده است که عمارت پست، کار الگال گالستیانس است.
ساختمان وزارت خارجه در میدان مشق نیز کار دو تن از معماران مسیح است. طرح آن را گابریل گوریکیان داد.
کسی که در استانبول زاده شد و همان سال (۱۹۰۰ م) خانوادهاش از بیم سخت گیریهایی که بر مسیحیان در آن دیار شروع شده بود و به آوریل ۱۹۱۵ ختم شد، به ایران آمدند و او را به ایران آوردند. تا ده سالگی در ایران ماند. چند سال ابتدایی را در تهران خواند، تابعیت ایرانی گرفت و آنگاه راهی اروپا شد و زمانی که به دعوت رضاشاه به ایران بازگشت، معماری با شهرت جهانی بود.
گوریکیان در بازگشت تنها چهار سال در ایران ماند (۱۳۱۲ تا ۱۳۱۶) و باز راهی اروپا و آمریکا شد اما در آن چهار سال یادگارهایی از خود به جا گذاشت که تا قرنها نام او را به عنوان یک ایرانی – چنانکه خود میخواست – برقرار نگه میدارد. طرح ساختمان وزارت خارجه را او داد، و هم میهن دیگرش، الگال گالستیانس ساختش را به عهده گرفت.
آن دو به اتفاق بنایی پی نهادند که هنوز از بهترین و کارآمدترین بناهای ناحیه مرکزی شهر تهران است. طرح کاخ دادگستری را نیز که از مهمترین بناهای آن دوره است، گابریل گوریکیان داد.
علاوه بر این از او طرح ساختمان وزارت صنایع را در کنار کاخ گلستان و چند ویلا را که همان اول ورودش به تهران، به او سفارش شده بود داریم. اگرچه نمی دانیم امروزه وجود دارند یا در تخریبهای مدام شهر تهران از دست رفتهاند؛ ویلاهای پناهی، خسروانی، نظام مافی، ملک اصلانی و فیروز.
گابریل گوریکیان به همراه دو معمار دیگر از برجستهترینها در دوره خود بودهاند. آن دو تن دیگر پل آبکار و وارطان هوانسیان نام دارند.
ساختمان مرکزی بانک سپه در میدان توپخانه و مهمانخانه دربند و طرح هتل فردوسی و هنرستان دختران در خیابان سوم اسفند (سرگرد سخایی) و کاخ اختصاصی (شهناز پهلوی) کار وارطان هوانسیان (زاده تبریز) است و ایستگاه رادیو (بی سیم پهلوی) و مدرسه ناشنوایان باغچهبان و بسیاری از ادارات دارایی شهرستانها کار پل آبکار (زاده تهران). اینان هریک حدود نیم قرن به ایران خدمت کردهاند، و بناهای ساخت آنان تنها به همین تعداد که نام بردیم محدود نمیشود.
در کنار اینان باید از یک مسیحی نامدار دیگر یاد کنیم؛ اوژن آفتاندیلیانس، زاده تبریز به سال ۱۲۹۲ خورشیدی، که تالار فرهنگ و دبستان فردوسی (اداره آموزش و پرورش کنونی استان تهران) و وزارت فرهنگ و هنر (اکنون وزارت ارشاد اسلامی)، و ساختمان اولیه فرودگاه مهرآباد و کلیسای سرکیس مقدس (کریم خان نبش ویلا) و دبیرستان نوربخش (رضاشاه کبیر) همه از یادگارهای اوست.
در بین ساختمانهای مدرن امروز تهران نیز، بنای تالار رودکی، سینما متروپل، سینما گلدن سیتی، سینما نیاگارا، سینما دیانا و سینما کریستال را مسیحیان ساختهاند. تالار رودکی از بهترین و امروزیترین بناهای شهر، کار همان اوژن آفتاندلیانس است. سینما گلدن سیتی را هم که امروز سینما فلسطین نام دارد، او ساخته است. سینماهای متروپل، کریستال، دیانا از ساختههای وارطان هوانسیان است اما سینما نیاگارا ساخته پل آبکار است.
معماران مسیحی نه تنها بناهای مهم شهر تهران که بسیاری از بناهای مهم شهرهای دیگر را هم طراحی کرده و ساختهاند. تبریز یک خیابان اصلی دارد که امروز نامش امام خمینی است. این خیابان را اودیس اوهانجانیان طراحی کرد؛ معماری زاده ایروان که پس از الحاق ارمنستان به شوروی به ایران آمد.
ذکر این یادگارها در تمام شهرها این گزارش را دراز خواهد کرد. همین نمونهها کافی است اما قلم برای دادن یک نمونه دیگر بی طاقتی میکند و آن شهر قم است. شعبه مرکزی بانک ملی، مصلای شهر و پایانه اتوبوسها، دانشکده پزشکی و شاید بناهای دیگر هم حاصل فکر و نقشه مهندس گورگین است که نام اصلی اش گورگن پیچیکیان است؛ معماری متولد ولگاگراد که از هفده سالگی به ایران آمد و تا پایان در ایران زیست و در ایران به مهندس گرگین شهرت داشت.
ژانت لازاریان که اطلاعات مربوط به بناهای قم از کتاب او «دانشنامه ایرانیان ارمنی» استخراج شده می نویسد «در سده اخیر بیش از یکصد و پنجاه معمار ارمنی در ایران مشغول کار بودهاند یا از این کشور برخاستهاند و در خارج از آن به فعالیت پرداختهاند». در همان کتاب میخوانیم که مهمانخانه رامسر و همچنین کاخ رامسر کار مهندس معمار هوانس غریبیان است.
کلیساهای ایران نیز که از آن سوی آذربایجان تا اصفهان پراکندهاند و از آثار مهم تاریخی و مذهبی ایران به شمار میروند طبعا کار دست مسیحیان ایران است. ژانت لازاریان مینویسد: «در هیچ کدام از کشورهای جهان (به غیر از ارمنستان) معماری ارمنی- مسیحی همچون ایران رشد نکرده است و تنها در جلفای اصفهان در حال حاضر سیزده کلیسا دایر میباشد.
کلیساهای دیگری نیز در شهرهای تهران، قزوین و غیره ساخته شدهاند که از نظر معماری – مهندسی دارای ارزش شایستهای میباشند. در هر نقطه از کشور ایران که مسیحیان سکونت دارند دستکم یک بنای تاریخی ارزنده بنا شده است و ناگفته نباید گذاشت که امروز تمامی این بناها توسط میراث فرهنگی و با همکاری مهندسان مسیحی در حال مرمت هستند و از حمایت بیدریغ دولت ایران برخوردار هستند.»